سفارش تبلیغ
صبا ویژن


یلدا

کمی‌نشستی و با ماه گفت و‌ گو  کردی
 

و عطر خاطره‌ها را دوباره بو کردی

 

  

 

نفس گرفتی و ردِّ بهارِ گم‌شده را

 
میان غربت نی‌زار، جست و جو کردی

 

  

 

هوا چقدر به موقع گرفت، باران زد

 
 

و تو چقدر غزل‌های ناب رو کردی

 

 

 

 


«

دلم چقدر گرفته ست! کاش! می‌شد رفت»

 


«

و چشم‌ها را بستی و آرزو کردی

 

»

 

 

و زیر پای تو انگار بُغضِ دریا بود

 

 

 

 


و صورتت را در ابر‌ها فرو

کردی
"ابوالحسن صادقی‌پناه "

به سمت ماه دویدی، رها، رهای رهاکه منفجر شد و با موج‌ها وضو کردی

 

 


نوشته شده در جمعه 90/2/23ساعت 12:33 عصر توسط نسیم بانو نظرات ( ) | |


آخرین مطالب
» خیر و شر
دریا و ساحل
بهار ،نام ایمان تازه ی زمین
تنهایی درون
خدا کجاست؟
شیطان (عرفان نظر آهاری)
ذکر و ذاکر
دو کاج
[عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com