سفارش تبلیغ
صبا ویژن


یلدا

سه سال پیش بودهفته اول سال تحصیلی  بر نامه ی کلاسیمو دیدم و با کلاس 2/1 ادبیات داشتم رفتم سر کلاس و بعد از

 سلام و احوالپرسی با دانش آموزان اسامی رو خوندم تا با  شاگردام بیشتر اشنا بشم 

 زهرا  حاضر خانم      

 مونا  حاضر ....

نیلو فر ...... حاضر خانم  با صدای آرامی گفته شد  دو باره به چهره اش نگاه کردم  چهر ه ای محجوب ومتین

باچشمهای درشت عسلی

ادامه دادم فرشته ..... حاضر خانم  کنار نیلو فر می نشست  اونم با چشمهای عسلی و برق شیطنتی که در نگاه نیلوفر

 نبود

خلاصه سال تحصیلی ادامه یافت و تمام شد  با سکوت و متانت و نگاه ارام نیلو فر و برق شیطنت نگاه فرشته و

شیطنتها و شلو غ بازی های بقیه بچه ها  و چون کلا دانش آموزان سخت کوش و کلاس بسیار خوبی بودند گاهی که از

 شیطنت خبری نبود خودم سوژه دستشون میدادم که کمی بخندند و شاد بشوند و همیشه نیلوفر آرام تر از همه

می خندید  و با چشمان درشتش و نگاه آرامش من رو همراهی می کرد

سال بعد نه نیلوفر شادگردم بود نه فرشته متو جه شدم هر دو رشته تجربی هستند و

 اتفاقا من اون سال با تجربی ها کلاس نداشتم  امسال هم همینطور هر دو سوم تجربی هستند

 منم فقط با سوم ریاضی کلاس دارم . دو  ماه پیش مدام مادر نیلو فر رو تو مدرسه میدیدم

 ولی نمیدو نستم برای مو جه کردن غیبتهای نیلوفر میاد تا اینکه ماه پیش متو جه شدم نیلوفر

  بدنبال احساس ناراحتی در ناحیه گردن به پزشک  مراجعه کرده و اونها متو جه وجود تو موری شدند

 که با عمل جراحی خارجش کردند ولی به دلیل بدخیم بودن نیاز به ادامه معالجه و شیمی درمانی داره

، حالا یک ماهه که نیلو فر ترک تحصیل کرده و داره شیمی درمانی می کنه ،

 چهره ی نیلوفر لحظه ای از خاطرم محو نمیشه  .

عاجزانه از خدا می خواهم که نیلوفر شفای قطعی پیدا کنه

 تا بتونه دوباره به جمع دوستانش برگرده ،

تا خانواده ی عزیزش به آرامش برسه

تا دل تمام معلمهاش شاد بشه 

 تا به جای زنگ غم دوباره برق شیطنت در نگاه فرشته  دیده بشه

تا...............

همه برای نیلوفر دست به دعا برداریم


نوشته شده در شنبه 90/10/3ساعت 3:56 عصر توسط نسیم بانو نظرات ( ) | |


آخرین مطالب
» خیر و شر
دریا و ساحل
بهار ،نام ایمان تازه ی زمین
تنهایی درون
خدا کجاست؟
شیطان (عرفان نظر آهاری)
ذکر و ذاکر
دو کاج
[عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com